به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل منطقه آزاد چابهار به نقل از اقتصاد۲۴، مفهوم منطقه آزاد، مفهومی نو و تازه ظهور در جهان نیست و طی چندین دهه است که توانسته در اقتصاد بسیاری از کشورها محبوبیت منحصربهفردی کسب کند.
بسیاری از صاحبنظران اولین بندر آزاد تجاری و صنعتی دنیا را بندر هامبورگ میدانند که در سال ۱۸۸۸ ایجاد شد که با در نظرگیری انگیزههای اقتصادی متنوع توانست در اهداف خود موفق باشد و امروز همچنان محصولات در این بندر از لحاظ واردات، مالیات بر ارزشافزوده و سایر هزینههای واردات، آزاد هستند. این منطقه برای چندین قرن یک مرکز بینالمللی و نیروی محرکه اقتصاد منطقه بود و موفقیتهایش نهتنها عاید آلمان شد بلکه توانست اقتصاد اروپا را نیز تحتالشعاع قرار دهد. منطقه آزاد تجاری هامبورگ با وجود فراز و نشیبهای فراوان امروز همچنان در اقتصاد آلمان نقش ایفا میکند.
این مدل موفق هرچند در دنیا اولین منطقه آزاد شناخته میشود اما باید گفت پیشازاینها نیز ما مناطق آزاد را در دنیا داشتهایم. قدیمیترین بندر آزاد جهان که بهطور مشخص برای افزایش حجم و دادوستد پایهگذاری شد بندری در جزیره دالاس بود که بنا داشت تا مبادلات تجاری میان مصر، یونان، سوریه، آفریقا، آسیا و روم را در دریای اژه شکل دهد و بدون دریافت حق گمرکی همه دادوستدها انجام میشد.
بیشتر کشورهای جهان و بهخصوص کشورهای درحالتوسعه از دهه ۱۹۷۰ مناطق آزاد را با شانون شناختند و آن را به نام ایرلندیها زدند. منطقه آزاد شانون در سال ۱۹۵۹ در ایرلند ایجاد شد و با موفقیت در امور متنوع مانند پردازش صادرات، تولید، انبارداری و… دیگر کشورها را به ایجاد این مناطق تشویق کرد تا جایی که امروز در سراسر جهان بیش از ۲۲۶۰ منطقه آزاد وجود دارد.
گسترش سریع مناطق آزاد در کشورهای درحالتوسعه در خلال دهههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ و توفیق برخی کشورها در دستیابی به اهداف اولیه تأسیس مناطق، بسیاری از کشورها را ترغیب به ایجاد چنین مناطقی کرد. در تمامی مناطق آزاد جهان برنامهریزیها برای این مناطق به صورتی است که توسعه اقتصاد ملی، جذب سرمایهگذاریهای خارجی، برتریهای نسبی اقتصادی، فرصتهای شغلی، آشنایی با اقتصاد جهانی، توسعه منطقهای و تربیت نیروی انسانی و… دنبال میشود.
در طی سالها تجربیات کشورهای مختلف نشان میدهد که عواملی همچون ثبات در مقررات، حمایت دولت از هدفهای ایجاد و گسترش مناطق آزاد، حمایت از سرمایهگذاری خارجی، آزادی نقل و انتقالات سرمایه و ارز در مناطق، قوانین و مقررات گمرکی سهل و ساده، سیستم اداری فاقد دیوانسالاری، برخورداری از صلح و آرامش و روابط بینالمللی کم تشنج و رعایت تعهدات بینالمللی و … از عوامل مهمی هستند که در کنار تصمیم اولیه برای ایجاد این مناطق توانست به موفقیت آنها کمک کند و اگر مجموعه این عوامل نباشد، نمیتوان نام مناطق آزاد را بر روی این مناطق گذاشت.
در کشور ما با وجود استعدادها و قابلیتهای فراوان، به دلیل اتکای اقتصاد به نفت و عدم انگیزه سرمایهگذاران داخلی و خارجی و… مناطق آزاد نتوانستند جایگاه مناسبی در کشور داشته باشند. از ابتدای تأسیس این مناطق در ایران، اهداف و انگیزههای ایجاد مناطق آزاد در ایران بسیار جالبتوجه بود اما عملکرد آنها طی سالها دچار ضعیف شدیدی بود که به عوامل مختلفی مربوط میشد هرچند نمیتوان از نقش امروز مناطق آزاد موفق در اقتصاد ایران گذشت که با وجود فشارها و در زمان تحریم های آمریکا توانستند خوش بدرخشند، اما مناطق آزاد ایران از ابتدا دچار مشکلات زیادی از قبیل، نبود امکانات زیربنایی، حاکمیت چندگانه، اجرایی نشدن قانون و… بودند که از انرژی آنها برای موفقیت های بیشتر می کاست. البته آنچه بیش از این مشکلات موجب آزار افراد ذی نفع و فعالان اقتصادی و مرتبط با مناطق آزاد کشور میشود، تصمیمگیریهای گاهوبیگاهی است که حتی در مواقعی مخالف با ماهیت اصلی آنها گرفته میشود.
همانطور که با نگاهی به تجربیات جهانی در ایجاد مناطق آزاد جهان، مناطق آزاد در ایران ایجاد شد، باید به آزاد بودن آنها و قوانین آنها نیز توجه شود و با بهرهگیری از تجربیات مناطق آزاد جهان، راه را برای حضور پررنگتر این مناطق در اقتصاد کشور فراهم کرد.
این روزها خبر حذف معافیتهای مالیاتی مناطق آزاد به بهانه مؤثر نبودن معافیتها و وجود سوءاستفادههای مالیاتی از موقعیت این مناطق، به متصدیان حوزههای مختلف در این مناطق شوک وارد کرده است، مناطقی که سالها سعی میکنند فارغ از نگاه ها و تصمیمگیریهای سیاسی نقش خود را ایفا کنند و بعد از گذشت مدتها توانستهاند با وجود فشارهای اقتصادی و نوسانات سیاسی در منطقه، اعتماد سرمایهگذاران را جلب کنند و امروز با چنین خبرهایی مجبور به درجا زدن میشوند و باز به نقطه اول بازمیگردند.
امروز به اذعان بسیاری از سرمایه گذاران، معافیتهای مالیاتی یکی از جذابیتهای حضور سرمایه گذاران در مناطق آزاد تجاری در ایران است که اگر این جذابیت را از این مناطق بگیریم سخت بتوان سرمایه گذاری را چه داخلی و خارجی مجاب به سرمایه گذاری در این مناطق کرد.
امروز بسیاری از تحلیلگران یکی از مشکلات اصلی مناطق آزاد را اجرایی نشدن درست قوانین و مقررات مربوط به این مناطق می دانند، قوانینی که در همه جای دنیا اجرا میشوند اما امروز در ایران نهتنها به دلیل دخالت های گاه و بیگاه دستگاه های مختلف به درستی اجرا نمیشود بلکه برخی به دنبال تغییر قوانین درست و استاندارد آن هستند. امروز سرمایهگذارانی که به امید وجود قوانین و مقررات خاص و ثابت پا به این مناطق گذاشتهاند به یکباره با تصمیمات ناگهانی مواجه می شوند و قطعاً همان کورسوی امیدی که برای حضور سرمایهگذاران به خصوص از کشورهای دیگر وجود داشت کاملاً از بین خواهد رفت و حتی همین سرمایهگذاران داخلی نیز ترجیح میدهند سرمایههای خودشان را به کشورهای دیگر مانند ترکیه ببرند که حداقل ثبات در اجرای قوانین را تجربه میکند.
بنابراین چنین تصمیماتی این فکر را به ذهن متبادر میکند که اشکال از وجود مشکلاتی از قبیل فرار مالیاتی در کشور نیست چراکه خبرهای اینچنین ضربههایی بهمراتب شدیدتر از مالیات به بدنه اقتصاد کشور وارد خواهد کرد و اگر اساسا با ماهیت مناطق آزاد مشکل وجود دارد چرا به فکر افزایش تعداد این مناطق در ایران هستیم؟ بهتر نیست در ابتدا نقش همین مناطق موجود را به رسمیت بشماریم بعد به سراغ گسترش این مناطق بیافتیم؟